حجب (فقه)حجب (به فتح حاء و سکون جیم) از موانع ارث است. از آن در باب ارث، سخن گفتهاند. ۱ - معنای حجبحجب عبارت است از منع و محرومیت مستحق ارث از تمام یا بعض آن. ۲ - انواع حجبحجب از موانع ارث شمرده شده و بر دوگونه است. ۲.۱ - حجب حِرمانوجود وارثی در میان ورثه که حاجب و مانع ارث بَری دیگر وارثان میشود. در این نوع حجب، آن که - در هر مرتبه- به میت نزدیکتر است، مانع ارث بری فرد یا طبقه دورتر میشود. به عنوان مثال، پدر، مادر و فرزندان میت (طبقه اوّل)، برادران و اجداد میت (طبقه دوم) را از ارث بردن، باز میدارند، و نیز وارثان طبقه دوم، مانع ارث بردن وارثان طبقه سوم (عمو، دایی، عمه و خاله) هستند. همچنین وارثان طبقه سوم، فرزندان خود را از ارث بردن باز میدارند یا خویشاوندان نسبی میت، مانع ارث بَری مُعتِق، ضامن جریره و امام علیه السّلام هستند. در صورت یکسان بودن وارثان در رتبه، وارثی که از طرف پدر و مادر با میت نسبت دارد، مانع وارثی است که نسبت او با میت تنها از ناحیه پدر است. بنابر این، برادر پدری و مادری میت، حاجب برادر پدری او است؛ جز موردی که وارث، پسر عموی پدری و مادری و عموی پدری باشد. در این فرض، پسر عمو، حاجب عمو خواهد بود. ۲.۱.۱ - تعریف و موارد حج حرمان از دیدگاه امام خمینیامام خمینی در تحریرالوسیله، کتاب المواریث مینویسد: موانع ارث زیاد است که بعضی از آنها چیزهایی است که حاجب و مانع از اصل ارث بردن میشود و آن حجب حرمان است. و بعضی از آنها چیزهایی است که قسمتی از ارث را منع میکند و آن حجب نقصان است. پس آنچه که اصل ارث را منع میکند چند امر است: اول: کفر به اقسامش خواه اصلی باشد یا از روی ارتداد، پس کافر؛ اگرچه نزدیک باشد، از مسلمان ارث نمیبرد و ارث مسلمان به مسلمان اختصاص دارد؛ اگرچه دور باشد؛ بنابراین اگر میت مسلمان، پسر کافری داشته باشد، از او ارث نمیبرد ولو اینکه به جز امام (علیهالسلام) قرابتی - چه نسبی و چه سببی – نداشته باشد؛ پس ارث او به امام (علیهالسلام) اختصاص پیدا میکند؛ نه به پسرش که کافر است. [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۲، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الاول.
دوم: قتل، قاتل درصورتیکه قتل عمداً و از روی ظلم باشد از مقتول ارث نمیبرد و درصورتیکه مقتول را به حق به قتل برساند، از او ارث میبرد، مانند اینکه بهعنوان قصاص یا اجرای حدّ یا دفاع از خود یا عرض یا مالش باشد. و همچنین است اگر قتل از روی خطای محض باشد؛ مانند اینکه به پرندهای تیر بزند و خطا کند و به خویشاوند او بخورد پس از او ارث میبرد. البته از دیه او که عاقلهاش تحمل میکنند بنابر اقوی ارث نمیبرد. [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۵، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثانی، مسالة۱.
و «همانطور که قاتل از ارث بردن از مقتول، منع میشود، همچنین از کسی که در مرتبه پایینتر و در طبقه بعد از او واقع شده حاجب نمیباشد، پس بودن او مانند نبودش است، پس اگر کسی پدرش را به قتل برساند و دارای پسری باشد و پدرش اولادی غیر از قاتل نداشته باشد، پسر قاتل از جدش ارث میبرد. و همچنین است اگر اولاد مقتول در پسر قاتلش منحصر باشد ولی برادرهایی داشته باشد، ارثیه او مال آنها میباشد و مال پسرش نیست، بلکه اگر وارثی نداشته باشد مگر امام علیهالسلام، امام از او ارث میبرد نه پسر.» [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۶، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثانی، مسالة۳.
سوم از موانع ارث: رق (بنده و کنیز) بودن، به صورتی که در کتابهای مفصل فقهی بیان شده است. [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۷، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثالث.
چهارم: متولد شدن از زنا، اگر زنا هم از طرف پدر و هم از طرف مادر باشد، بین بچه آنها و پدر و مادر و همچنین بین بچه و کسانی که بهواسطه پدر و مادر انتساب دارند، توارث (ارث بردن از یکدیگر) نیست. و اگر زنا از یکی از آنها باشد، نه از دیگری، مانند اینکه فعل یکی از آنها به طور شبهه باشد، بچه و زانی و بچه و کسانی که به زانی منسوباند از همدیگر ارث نمیبرند. [۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۷، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الرابع، مسالة۱.
پنجم: لعان، لعان، مانع از توارث بین فرزند و پدرش و همچنین بین او و بین نزدیکانش از ناحیه پدر میشود. و اما توارث بین فرزند و مادرش و همچنین بین او و بین نزدیکان او از ناحیه مادرش تحقق پیدا میکند و لعان مانع آن نمیشود. [۱۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۸، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الخامس، مسالة۱.
۲.۲ - حجب نقصانوجود وارثی در میان ورثه که سبب میشود سهم وارث دیگر از مرتبه اعلی به مرتبه ادنی کاهش پیدا کند و وی از بعض سهم الارث خود محروم گردد. در حجب نقصان دو گروه، حاجب هستند: الف: فرزند یا فرزندِ فرزند و هر چه پایینتر، که مانع ارث بَری پدر و مادر میت نسبت به مازاد یک ششم میشود، جز در صورتی که وارث میت تنها یک دختر با پدر و مادر یا یکی از آن دو باشد، و یا چند دختر و یکی از والدین باشند. در این صورت دختر نصف ترکه و هر یک از پدر و مادر یک ششم آن را به ارث میبرند و باقی مانده، بنابر مشهور، به نسبت سهمشان میان آنان تقسیم میشود. علاوه بر آن، فرزند میت مانع ارث بری هریک از زن و شوهر نسبت به سهم اعلای آنان است و باعث میشود سهم شوهر از نصف به یک چهارم و سهم زن از یک چهارم به یک هشتم کاهش یابد. ب: برادران و خواهران میت که با شرایط زیر، حاجب مادر هستند و وجود آنان سبب میشود سهم مادر از یک سوم به یک ششم کاهش یابد: ۱. تعداد آنان دو برادر یا بیشتر، یا یک برادر و دو خواهر، یا چهار خواهر با مادر باشد. ۲. بنابر مشهور، قاتل یا کافر و یا برده نباشند. ۳. برادران یا خواهران پدری و مادری یا پدری باشند، نه مادری. ۴. بنابر مشهور، پدر نیز زنده باشد. ۵. برادران یا خواهران، متولد شده باشند. ۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۱۸-۲۲۰. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |